مقدمه

بسم اللطیف

عشق را کدامین سوی آن شب قدر ایستاده ایم که تازه برات شرابی ازلی را از بزرگانمان به میراث برده ایم .در خلسه اندوهی شیرین که قیس از آدم خریده بود، چندی واحه احساسمان را چمن به چمن به آهوان دردهای شبانی سپردیم تا سوی روشن کوههای لن ترانی، هی هایمان را برقصند چشم ها را شستیم جور دیگر دیدیم، اکنون واژه هامان خود باران....خود باد.
یادگار با هم بودنمان پری است بهانه عشق و عزمی به آشیانه سیمرغ .

با یاری خداوند قدم در راهی می گذاریم که حاصل تفکر و اندیشه نو دوستانی است که به صورت یک انجمن دانشجویی در مجتمع آموزش عالی جهرم در آغاز دست یکدیگر را به گرمی فشرده و عزمی استوار برای پیمودن آن دارند.


افراد کثیری هستند که دستشان با قلم وکاغذ آشناست ولی جایی برای شناساندن خود و آثار خود ندارند یکی ازاهداف این وبلاگ به نمایش گذاشتن آثار همین دوستان است.
از تمامی کسانی که تمایل به همکاری با این انجمن را دارند و می توانند ما را در این مسیر یاری کنند دعوت به همکاری می کنیم.

با تشکر مدیریت وبلاگ : حامد خادمی